مجله خودرو

از آرشیو: در چنین روزی در سال 1923

به گزارش مستر مکانیک

5.8 اکسلزیور بزرگ (# 1 و # 2) از شروع 33 ماشین دور شدند

ما صدمین سالگرد اولین لمان 24 ساعته را جشن می گیریم

این آخر هفته، Automobile Club de l’Ouest قصد دارد صدمین سالگرد Le Mans 24 Hours را نه تنها با هیجان‌انگیزترین شبکه در سال‌های اخیر، بلکه با نمایش آتش‌بازی و هواپیماهای بدون سرنشین، کنسرت‌های پاپ و نمایش آکروباتیک با سبک عالی جشن بگیرد. “فلش های آبی”.

این یکی از مشهورترین مسابقات جهان است که با این واقعیت منعکس می شود که نمونه های اولیه، اتومبیل های اسپورت و GT معمولاً به عنوان اتومبیل های Le Mans شناخته می شوند. با این حال، چگونه به وجود آمد؟ رویداد 1923، البته، اکنون از حافظه زنده گذشته است، پس بیایید داستان را بازگو کنیم.

خرید لوازم یدکی خودرو

فرانسه در سال‌های اولیه اتومبیل‌رانی پیشرو بود و ACO در سازمان‌دهی چیزی که اولین جایزه بزرگ تاریخ در سال 1906 در نظر گرفته می‌شود، نقش داشت. مسابقات GP به سرعت به عنوان یک ورزش تماشاگر محبوب تثبیت شد و پس از بزرگ شدن دوباره به این شکل ظاهر شد. جنگ، زمانی که ACO ایده عالی دیگری را مطرح کرد: یک مسابقه استقامت – که یک روز کامل طول می کشد – بین اتومبیل هایی مانند آن افراد که ممکن است برای جاده بخرند.

پیست قدیمی GP که بیش از 10.7 مایل و هفت گوشه بین شهر Le Mans و روستاهای Arnage و Mulsanne می‌رود، برای این رویداد بازیافت شد. جاده‌های روستایی باریک بدون فلز باقی ماندند، در حالی که دکه‌های چوبی و ساختمان‌های گودال برپا شدند و ژنراتورها به روشنایی برق (از جمله روی تابلوی امتیازی بزرگ و به‌روزشده دستی و کمک کامیون‌های ارتش که در برخی از گوشه‌ها نورافکن‌ها را نگه می‌داشتند) و سیستم PA وارد شدند.

هفده سازنده وارد شدند، همه فرانسوی به جز بنتلی بریتانیایی و اکسلزیور بلژیکی: نام‌های بزرگ برازیر، دلاژ، چنارد-والکر و لورین-دیتریش بودند، و مینوهای مختلف از دوچرخه‌سازان گرفته تا اصلاح‌کننده‌های فورد مدل T و یک بوگاتی تازه‌کار بودند.

33 خودرو از نظر اندازه بسیار متفاوت بودند و از 1.1 تا 5.8 لیتر، نیاز به شش کلاس داشتند. شبکه ای که بر اساس ترتیب ورود مشخص می شد، منجر به شروع یک ایستاده انبوه هیجان انگیز در ساعت 4 بعدازظهر شد، جوکی برای موقعیت های بین ماشین های نامتناسب که با تگرگ و باران شدید، هنوز ناامن تر شده بود.

آب و هوای نامساعد همراه با سطح گل آلود رانندگان بسیار ناراضی بود، به ویژه آنهایی که عینک نزده بودند.

محبوب‌های اولیه چنارد واکرها بودند، با رانندگان باتجربه، بهترین خدمه پیت و سیستم ترمز چهار چرخ – فقدان آن به شدت جان داف را در بنتلی ضرر کرد، اگرچه او و بیگنان آبی که دنبال دمش می‌رفتند هنوز در این خودرو بودند. با فریاد پیروزی

تعطیلات حوالی ساعت 7 بعدازظهر به پایان رسید، زیرا رانندگان دوباره با سوخت و روغن پر شدند، آنها را به راننده خود تحویل دادند و وارد “هتل” سازنده دمپر هارتفورد شدند تا با شکرگزاری با سوپ پیاز، مرغ سوخاری و شامپاین پذیرایی شوند.

باران متوقف شد زیرا حدود ساعت 8 شب تاریک شد، اما چراغ های جلو به طور مشابهی مهربان نبودند، به طوری که یک سوم خودروها به دلیل مشکلات برق یا لامپ گاز استیلن ظرف چند ساعت زمان خود را از دست دادند.

تاریکی همچنین باعث شد یکی از اکسلزیورها خاموش شود و خود را در شن دفن کند، و حفاری دو ساعت طول کشید. سپس داف چند اینچ از یک تصادف ناخوشایند بیرون آمد که لاستیک عقب بیگنان درست در مقابلش ترکید.

با شروع سپیده دم خوب، بنتلی که اکنون توسط فرانک کلمنت هدایت می‌شود، تنها دو دور از چنارد-والکر آندره لاگاش (که خود بدنه آن را ساخته بود) و رنه لئونارد عقب بود. مدیر تیم دو فرانسوی با احساس خطر، به آنها گفت که از بنتلی دور شوند و آنها به درستی تعدادی دور دندان قروچه را با میانگین بیش از 64 مایل در ساعت تنظیم کردند.

اما داف توانست از این کار پیروی کند و در یکی از جالب ترین دوره های مسابقه، کاپیتان کانادایی با ماشین آبی و خواهرش که اکنون در جایگاه دوم قرار گرفته بود، چرخ به چرخ دیگر رفت. اما پس از آن فاجعه: یک تماس تلفنی به گوش رسید و گفت که موتور 3.0 لیتری به گل نشسته است، مخزن آن توسط یک سنگ پرنده سوراخ شده است، که باعث تاسف آشکار جمعیت شد.

وقتی داف سرد و گل آلودی به سمت چاله‌ها برگشت، کلمنت ایده‌ی روشنی داشت: دوچرخه‌ی سربازی را گرفت و با بیدون‌های بنزینی که روی شانه‌هایش آویزان بود، به سمت ماشین رفت تا آن را به عقب براند و آن را با چوب پنبه و صابون بپوشاند.

تلاشی تحسین برانگیز، اما دو ساعت و نیم گذشته بود، بنابراین بنتلی مجبور شد به سریع‌ترین دور (67 مایل در ساعت) بسنده کند و در حالی که شکوه به سمت شرق به پاریس می‌رفت، چهارم شد.

ترمزهای جلو تفاوت زیادی ایجاد کرده بود. برای اثبات این نکته، راننده نهایی که به پایان رسید توانست با دیدن پل گروس، راننده نفر سوم بیگنان که در مسیر راه می رفت، از سرعت 60 مایل در ساعت به اندازه کافی توقف کند و تفاوت بین زنجیر و مراسم تشییع جنازه ایجاد کند.

امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: محتوا محافظت شده میباشد